توضیحات:

مشهور : شناخته شده ، پرآوازه / نافذ : اثر گذار ، تغییر دهنده / منشور : دستورالعمل اجرایی ، فرمان نشر شده ، قانون ، مجوز ، نامه ی سرگشاده / الست : روز نخست ، آغاز خلقت( آیه ی قرآن :« الست بربکم قالو بلی » ) / منظور : هدف ، مورد نظر ، مقبول ، پسندیده ، لایق ، نظر کرده شده / میسر : امکان پذیر ، شدنی /

اعرف : شناخت ، شناختن ، شناخته شدن ، معلوم و آشکار / میسور : امکان پذیر ، فراهم آمده ، آسان شده / مشعلدار : راهنما ، جلودار ، رهبر / اسرار : جمع سر ، رازها ، راز خلقت / مسحور : سحر شده ، جذب شده ، مفعول و فاعل آن ساحر : سحر کننده ، جذب کننده ، جاذب / شاید : شایسته است / ارشاد : راهنمایی و هدایت کردن ، بشارت دادن و مژده دادن و خبر کردن / انذار : ترساندن و باز داشتن از بدی و خبر دادن از کارهای بد . تنذیر و تبشیر : ترساندن از کارهای بد هستی و مژده دادن به نیکی / مشعور : قابل درک همه ، کارهایی که از روی علم باشد / نغمه : موسیقی ، نغمه پرداز : موسیقی دان ، سخن گو ، گوینده ای که همه را جذب می کند و سخنش در دل می نشیند / مذکور : قابل ذکر و یادآوری ، به نیکی یاد شده ، بر سر زبانها ، معروف ، شایسته ی نام بردن / بهین : به مخفف بهتر صفت تفضیلی ، وبهین : بهترین : صفت عالی است / سزاوار : شایسته / تعلیم : یاد دادن تعلیم و تربیت / مسرور : شاد شده ، شادی بخش  از سرور گرفته شده : شادی ، شادی آفرین ، خوشحال کننده / منکور : مورد انکار و فراموشی و مورد بی مهری و بی توجهی / آفاق : جمع افق ، سرزمینها ، در روی زمین / انفس : جمع نفس ، ذات ، انسان ، وجود و روح انسان / دار معرفت : دار = خانه ، معرفت = شناخت ، خداشناسی ، دار معرفت = خداشناسی ، و اشاره است به چوبه ی دار که منصور حلاج بر بالای آن دار آویخته شد و به شهادت رسید / منحور : نحر کرده شده ، اسم مفعول از نحر = قربانی ، گلو بریده ،فدایی ، فدا شده ، شهید ، شهید و قربانی و فدایی راه معبود و معشوق و محبوب و خداست ، اشاره به منصور حلاج است که می گفت اناالحق ، علمای خشک مقدس سنی حکم اعدام او را صادر کردند و جنید صوفی و عارف همزمان و دوست او به لحاظ رعایت ظاهر سکوت کرد. اول منصور حلاج را مثله کردند یعنی دست وپایش را قطع کردند و سپس اعدامش کردند . هنگامی که پاهایش را قطع کردند از خون وضو گرفت و آماده ی شهادت شد و گفت : رکعتان فی العشق لا یصح الا بدم . در عشق و شهادت در راه معشوق دو رکعت نماز وجود دارد که باید با خون وضو گرفت و آماده ی عشق ورزیدن و شهادت شد و جز با خون وضو صحیح نیست / نور : روشنایی ، یعنی ای معلم تو عالم را روشن می کنی و انسانها و نونهالان را با سواد می کنی / شوق : عشق و علاقه ی بسیار زیاد / خاک : همین خاک معمولی ، سرزمین ، منطقه ، شهر و ده ، وجود انسان از خاک آفریده شده است و با دمیده شدن روح خداوندی در وجودش شد انسان والا و از فرشته برتر شد.